مدح و مرثیۀ حضرت امُّ البنین سلام الله علیها
شاعر : محمد جواد شیرازی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
کـوه اعـتـلا ز رفعـت اُمُّ البنـین گرفت دریـا سخـا ز رحمت اُمُّ البـنـین گرفت
خورشید اگر که واسطۀ نور عالم است نور از جمال و طلعت اُمُّ البنین گرفت
روح الامین برای تقرب، به طور عرش چـلـه بـرای خـدمـت اُمُّ البـنـین گـرفت
افـتـادم از نـفـس سـرِ نـفـسم ولی خـدا دست مـرا به حـرمت اُمُّ البنـین گرفت
دست نـیـاز ما به خـدا از هـمـان ازل پـیـونـد بـا کـرامـت اُمُّ البـنـیـن گـرفت
عـباس را به قـلۀ طاعت رسانده است درسی که از بصیرت اُمُّ البنین گرفت
دستش شفیع خلق شود چون که بوسه از دسـتـان با سـخـاوت اُمُّ البـنـیـن گرفت
فردا علم به دوش حسین است یاورش هر کس به دوش، رایت اُمُّ البنین گرفت
بـایـد برات صـحـن ابالفضل را فـقـط از دستهای حضرت اُمُّ البنـین گرفت
از بس بقیع رفت و ز عباس روضه خواند یـثـرب هـوای غـربت اُمُّ البنین گرفت
داغش به جای خود، سپر خونیاش چنان صبر و قرار و طاقت اُمُّ البنین گرفت
مقتل نوشته است که از هوش رفته است جـان مـرا مـصیبت اُمُّ البـنـیـن گـرفت
|